معنی دیدنی در ارتش

حل جدول

لغت نامه دهخدا

ارتش

ارتش. [اَت َ] (اِخ) رودیست در جنوب کیماک. (حدود العالم).

ارتش. [اَ ت ِ] (اِ) لغتی که در این ایام به مجموع سپاهیان مملکت داده اند. رجوع به ارتشتار و ارتیشدار شود.


دیدنی

دیدنی. [دی دَ] (ص لیاقت) درخور دیدن. که لازم است دیدن آن. بسی درخور دیدن. (یادداشت مؤلف).قابل رؤیت. مرئی:... و چون مهلت برسید و وقت فراز آمد هر آینه دیدنی باشد. (کلیله و دمنه).
دیدنی شد همه نوری به ظلم درشکنید
چاشنی همه صافی به کدر بازدهید.
خاقانی.
رؤیت حق ببر معتزلی
دیدنی نیست ببین انکارش.
خاقانی.
مطلق از آنجا که پسندیدنی است
دید خدا را و خدا دیدنی است.
نظامی.
چنان بیند آن دیدنی را که هست
به دست آرد آن را که باید بدست.
نظامی.
|| (حامص) در تداول بجای دیدن به کار رود و به معنی ملاقات و زیارت و دیدار دوستان و کسان. (یادداشت مؤلف). بدیدنی رفتن.


تخشائی ارتش

تخشائی ارتش. [ت ُ ی ِ اَ ت ِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) فرهنگستان این کلمه را بجای «صناعت ارتش » پذیرفته است.

تعبیر خواب

ارتش

لیلا برایت می‌گوید: دیدن ارتش در خواب، نشانه‌ی نگرانی شما می‌باشد. برای زن‌ها علاقه داشتن به روابط جنسی است. ارتش در حال جنگ، بیانگر ثروت بزرگ می‌باشد و رژه ارتش، معنایش موفقیت در مسائل مالی می‌باشد.
درکتاب سرزمین رویاها آمده است: خواب یک ارتش: نزاع درخانواده
کارل گوستاو یونگ:‌
دیدن ارتش در خواب سمبلی از نیروی قدرتمندی است که خلاف جهت شما کار می‌کند. شما ممکن است حس کنید که تعدادشان از شما بیشتر است، زورشان بیشتر است یا تحت فشار هستید و قادر نیستید با این موقعیت سروکار داشته باشید.
خواب دیدن اینکه به ارتش پیوسته اید بیانگر این است که حس می‌کنید، مافوق و ارشد هستید (حس برتری در مورد خودتان دارید). شما حس می‌کنید که هیچ کسی برای شما مناسب نیست.
دیدن ارتش در خوابتان بیانگر اختیارات سفت و سخت و سرکوب احساسی است. شاید نیاز دارید که نظم و قدرت بیشتری داشته باشید.
اگر شما به ارتش خدمت کرده اید، پس این خواب ممکن است بیانگر تجارب و خاطرات زندگی واقعی شما باشد.
کتاب سرزمین رویاها: ارتش‌های متعدد از کشورهای مختلف: پول وشادی

فرهنگ عمید

ارتش

مجموع نیروهای نظامی یک کشور،
بخشی از نیروی نظامی بعضی از کشورها،


دیدنی

سزاوار دیدن، لایق نگریستن، قابل دیدن،

فارسی به عربی

ارتش

جیش

فرهنگ فارسی هوشیار

ارتش

مجموع سپاهیان مملکت


دیدنی

(صفت) قابل دیدن مرئی.

فرهنگ معین

ارتش

(اَ تِ) (اِ.) نیروهای نظامی یک کشور.

مترادف و متضاد زبان فارسی

ارتش

جند، جیش، خیل، سپاه، فوج، قشون، گند، لشکر، نظام

فارسی به ایتالیایی

ارتش

esercito

فارسی به آلمانی

ارتش

Armee (f), Heeres [noun], Militär [noun]

معادل ابجد

دیدنی در ارتش

1183

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری